به نقل از «خبرگزاری آریا»

آيا مهران مديري، سياسي است؟!

تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۶۲۳۹۰

خبرگزاري آريا - هفته نامه صدا - نسرين شريف: مهران مديري مدام همه را غافلگير مي کند؛ گاهي با سريال هايي که مي سازد، گاهي با حرف هايي که مي زند. يک بار با نشست مطبوعاتي که براي فيلمش برگزار مي کند و زماني با ژست هايي که مقابل دوربين مي گيرد و سيگاري که روشن مي کند ولي برخي کارهايش عجيب تر از بقيه است: وقتي مديري گفت که مي خواهد از سال آينده کتاب زندگينامه اش را در چهار جلد بنويسد کسي نپرسيد وقتي او هنوز شروع به نوشتن نکرده چطور مي داند که کتابش چند جلدي است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هيچ کس از او نپرسيد سرنوشت «قهوه تلخ» و اعتماد مردم به سازندگان آن چه شد. حتي کسي از کپي بودن برنامه «دورهمي» هم سوال نکرد. انگار جاذبه او همه را تحت تاثير قرار داده بود. حرف ها خورده شده بود و همه، تريبون مديري بودند تا حرف ها و ژست هايش را به مردم منتقل کنند.

شايد او را دوست داشتند، به قدري که نخواستند ناراحتش کنند. اين يک واقعيت است. با اين که در سال هاي اخير کيفيت کارهاي مديري افت محسوسي کرده ولي هنوز هم مردم او را دوست دارند. با اين همه نمي شود چشم ها را بست و آنچه را که اتفاق مي افتد نديد.





آنچه که اين روزها مهران مديري را سر زبان ها انداخته، همان حاشيه هايي است که او (مثلا) سعي مي کند از آنها به دور باشد ولي از زبان خودش و با اجراي خودش ادا مي شود: مي گويد به سياست علاقه مند نيست و نامه دو خطي مي نويسد که «در برنامه دورهمي راجع به هر موضوعي که صحبت مي شود، هيچ شخص خاص يا جناح سياسي يا جريان مشخصي در نظر نيست.» ولي در کلامش، به خصوص در روزهاي نزديک انتخابات، طعنه و متلک سياسي و موضع گيري ديده مي شود. او مشغول چه کاري است؟

نکته هاي بديهي

اگر منصف باشيم يادمان مي آيد که انتقادهاي مهران مديري از مردم، مديران و دستگاه هاي مختلف حکومتي تازه نيست. از زمان «پاورچين» تا «در حاشيه» او مدام مشغول طعنه و شوخي با افراد و گروه هاي مختلف اجتماعي و سياسي بوده است.

فراموشي، موهبت است ولي گاهي بد نيست يادمان باشد که او برخورد با روزنامه نگارها را در «شب هاي برره» نقد کرد، پاچه خواري را در «پاورچين» زير سوال برد و «در حاشيه» اشتباهات پزشکي را مطرح کرد. درباره کيفيت اين نقدها حرف نمي زنيم (که جايي شيرين و دلنشين بود و جايي هم شعاري و نخ نما) ولي در بيشتر آثار، او به قدرتِ مسلط پرداخته است، و اصولا مگر طنز چيزي جز قدرت است؟ اما کسي که وارد اين وادي مي شود حتما حواسش هست که:

اول) وقتي شما مشغول نقد يک جريان يا موضوع هستيد، نمي توانيد آن را از بستر شکل دهنده اش خارج کنيد.

چون با اين کار شما زمينه شکل گيري را از بين برده ايد و فقط نتيجه را نقد کرده ايد؛ مثلا وقتي تحصن نمايندگان مجلس ششم در سريال مديري نقد شد، مشکل انتقاد از عمل نبود، مسخره کردن رويدادي بود که پشت سرش انواع و اقسام دليل ها وجود داشت ولي سريال با حذف آنها فقط يک عمل را نقد کرد؛ تکه اي از رويداد را از بسترش خارج و آن را بزرگنمايي کرد.

دوم) چون نمي توانيد از بستر يک رويداد و خاطره جمعي مردم خارج شويد پس بايد حواستان باشد که نقدتان به چه چيز ارجاع مي دهد.




نمي شود بعد از پايان مذاکرات هسته اي رو به مردم گفت «جرأت نقطه مقابل سازشکاري است که ما اسمش را مي گذاريم عملکرد جنتلمنانه يا پاس دادن به هم براي بقا. اجراي خيلي چيزها نياز به جرأت دارد و کساني که پرونده پاکي دارند جرأت عبور از سازشکاري را دارند. امروز که شرايط کاملا عادي است جواب آن دل و جرأت خارق العاده را با منفعت طلبي و سازشکاري مي دهيم. اگر جرأت انجام بعضي کارها را نداريد چرا پست هايي را مي گيريد که انجام وظايفش دل و جرأت مي خواهد؟» و بعد اشاره کرد که اين نقد ارجاع به رويداد سياسي خاصي نيست و در کُنه مطلب هيچ طعنه اي به دولت زده نمي شود.

سوم) منتقد حتما تخريبگر است اما بايد رسانه اي را که در آن کار مي کنيد بشناسيد و حد و مرزش را رعايت کنيد. واضح است که نمي توانيد در يک رسانه ملي عليه گروهي از ملت موضع بگيريد.

اين اشتباهي است که مديري چند باري کرده است. مثلا يک بار گفته است: «خيلي ها براي اين که بتوانند در جايي استخدام شوند، حاضرند به هر چيزي تظاهر کنند. مثلا تظاهر مي کنند که فردي بسيار مذهبي هستند. بعد از او مي پرسند اسم آن دوتا برادر که هواپيما را اختراع کردند چه بود؟ مي گويد خدا لعنت شان کند، طلحه و زبير...» خب، اين يک تصميم غلط است، يک جمله کاملا اشتباهي که ممکن است تماشاگر را به اين فکر بيندازد که نتيجه سهل انگاري نيست و با نيت خاصي گفته شده. چه کسي به اين سوءتفاهم ها جواب مي دهد؟

چهارم) بايد بدانيد که در يک رسانه، طرف مقابل نقد چقدر حق دفاع دارد و با ارزيابي آن، کلام و لحنش را تنظيم کنيد.

طنز نويس بايد حد شوخي اش را بداند، نه فقط چون با قدرت طرف است (که ممکن است حيات خودش را هم به خطر بيندازد) که گاهي موضع قدرت را تغيير مي دهد و به دليل نبود شرايط برابر، او را در جايگاه يک مظلوم قرار مي دهد.




مگر مديري چه گفته است

حاشيه اخير سر موضع گيري هاي شفاف مديري در برنامه «دورهمي» است. او چند بار بي پروا به دولت تاخته است و بعد، گفته که مشغول کار سياسي نيست. بگذاريد آنها را مرور کنيم؛ اولين بار در برنامه اي با موضوع شجاعت بود که بحث به رابطه جرت و سازشکاري کشيد و همانطور که در اين مطلب شرح داديم، مديري گفت: «اگر جرأت انجام بعضي کارها را نداريد پس چرا پست هايي را مي گيرد که انجام وظايفش دل و جرأت مي خواهد؟»

بعد از پايان برنامه، واکنش هاي متفاوتي به راه افتاد. برخي استفاده از کلمه «سازشکار» را به همراهي مديري با منتقدان دولت يازدهم تعبير کردند و گفتند اين مجري، سياست خارجي اين دولت را زير سوال برده است. به هر حال کنايه او با مديران وقت بود.

در برنامه اي ديگر درباره دلالي و واسطه گري، مهران مديري به قاچاق و گمرک پرداخت و گفت «در باز مي شود و سلطان هلو هسته جدا مي آيد با 10 تا باديگارد. بعد يکي هم توي صف ايستاده مي گويد آقا من يک کارتن زيپ براي مصرف شخصي ام وارد کرده ام خبر مرگم و شش ماه است ترخيص نمي شود. بهش مي گويند برو آقا اينجا واينستا.»

اين تکه از برنامه با واکنش روبرو شد و روابط عمومي گمرک بيانيه اي صادر کرد و گفت که زحمات همکاران گمرک در مرزها نديده گرفته شده اما دو موردي که بحث انگيز بوده همين اواخر اتفاق افتاده وقتي گفت: «آدم ديدم از بس رونق اقتصادي خوبه، فرش منزلش را هم فروخته است. خلاصه تا رونق اقتصادي خوب است، بفروشيد. همه در حال خريد و فروش هستند.» بعد ادامه داد: «اگر هميشه انرژي ها مثل دوران پيش از چهار سال و زمان انتخابات بود، الان آب درياچه اروميه بيرون مي ريخت، بوي نفت از آنچه الان هست بيشتر توي سفره ها مي پيچيد و مردم جنوب حداقل چند روز در سال آسمان آبي را مي ديدند.»

اين اتفاقات وقتي افتاد که به تازگي مديري مواضع ضدسياسي گرفته بود. دي ماه سال قبل بود که در برنامه «مثبت يک» مديري تاکيد کرد که: «من نه سياسي ام و نه علاقه اي به اين موضوع دارم و نه تخصصي در اين موضوع دارم که بخواهم راجع بهش حرف بزنم... من فيلمسازي و کار هنري ام را مي کنم و سياسيون سياسي اند و اميدوارم قبل از قضاوت از آدم بپرسند منظورت چي بود و من يا توضيح مي دهم يا نه، بعد مي توانند با تانک از روي آدم رد بشوند.»




اوايل امسال هم نقل قولي از او منتشر شد که ظاهرا در ويديو آرت «دچار» ساخته بهاره افشاري گفته شده بود. او اشاره کرده بود که: ««مشکل ما اين است که جامعه مان سياسي و سياست زده است يعني از هر حرکت و اثري تلقي سياسي مي شود. هميشه از هر کاري که کردم تعبير سياسي شده؛ چه اين سمتي چه آن سمتي اما هرگز هدف سياسي نداشته ام، ممکن است گاهي حرف اجتماعي يا فرهنگي تند زده شده باشد، اما هيچ وقت سياسي نبوده.

من هيچ وقت جهت مشخص سياسي نداشتم چون اصلا در فکرم نبود که از کارم منظور سياسي برسانم. ولي وقتي ديدم اين واکنش ها به وجود مي آيد، از يک جا ديگر مواظب شدم و مواظبت کردم که از کارهايم تعبير سياسي نشود. هيچ کاري نمي شود و هر کاري بکنيم تعبير سياسي دارد و ديگر از دست مان خارج شده.»

اما اين حرف ها با عملکرد او متضاد بوده؛ او مراقب خودش نبوده است و نتيجه اش اين همه بحث سر کارهاي اوست. روزنامه هاي دو جناح به اين موضوع پرداخته اند و مديري را به اين طرف و آن طرف کشيده اند. البته که اين کار، به معني استقلال او نيست ولي نکته اينجاست که مديري خودش زمينه شکل گيري اين انتقادها را فراهم کرده است.

آيا مديري سياسي است؟

مهم نيست که مديري خارج از برنامه هايش چه مي گويد يا چه نيتي دارد، مهم اين است که نتيجه عملکردش در ذهن مخاطب نوعي فعاليت سياسي را متبادر کرده است. او در رسانه اي به نقد دولت مي پردازد که از ابتداي کار، مدام در حال حاشيه سازي بوده، بيشتر از مخالفان دولت بهره گرفته و سعي کرده از مشکل اقتصادي مردم بدون توضيح شرايط، به نفع دعواهاي سياسي بهره بگيرد. مردم وقتي حرفي را مي شنوند سابقه گوينده را هم پيش چشم شان مجسم مي کنند؛ فکر مي کنند که اين آدم منتقد چهار سال پيش کجا بود، هفت سال پيش چه مي کرد و چرا درست نزديک انتخابات مخالف خوان و دلسوز مردم شده است.




گفتار مهران مديري در اين وضع، وقتي حتي سخنراني هاي رئيس جمهور از تلويزيون سانسور مي شود، مخاطب را به اين نتيجه مي رساند که او در صف مخالفان است. البته که او حق دارد مخالف دولت يا منتقد تند و تيز رويکردهاي يک گروه سياسي باشد ولي بايد بداند که در چه رسانه اي، در چه زماني و با چه هدفي حرف مي زند.

مشکلاتي که مديري در اين برنامه ها گفته تازه نيست، پس وقتي «الان» آنها را مي گويد مي تواند همسو با جريان سياسي تلقي شود. هر چقدر هم که مديري منتقدانش را «قلم فروش» بداند، باز هم همه به خود او نگاه مي کنند، به اين که آيا خودش قواعد بازي را رعايت مي کند. خودش حواسش هست که موضعي شبيه به مخالفان بد دهنش مي گيرد و آيا گوينده هدفي دارد يا نه؟

خريدار نوشته هاي «قلم فروش» چند هزار نفرند اما خيرداران «تصويرفروش ها» ميليون ها نفر. او بايد باهوش تر از اين باشد که خودش را مصرف کند و فکر کند که کسي متوجه خام فروشي اش نمي شود.

«دورهمي» در شأن مديري نيست، ولي وقتي آلوده به سياست هم مي شود وضع بدتر هم مي شود. اين راه، دررو ندارد و همه چيز شفاف و روشن است. واقعيت اين است که اين هنر لعنتي بي رحم است و همه چيز را عيان مي کند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۶۲۳۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای همایون شجریان، تو را به خدا بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!

آفتاب‌‌نیوز :

چند وقتی‌ست که همایون شجریان به همراه انوشیروان روحانی، آهنگساز مشهور ایرانی در آنسوی آب‌ها مشغول برگزاری تور کنسرت‌های خود هستند. رفتار همایون در کنسرت‌های داخلی‌اش همیشه دلبرانه بوده و نوعی نجابت خاص داشته که در کمتر کسی می‌توان دنبالش گشت.

از همان تخفیف ویژه به دانشجویان برای نشستن در دو ردیف اول تا جلوگیری از افزایش قیمت «کنسرت نمایش سی» که طی یک ماه در تهران برگزار شد، تمام کار‌های نیکی‌ست که از او به یاد داریم. همایون شجریان انسان معتبری‌ست و از خانواده‌ای اصیل پای به عرصه هنر گذاشته. خیلی خوشحالیم که دوباره به روی استیج بازگشته و تصاویری که از او مخابره میشود سرشار از حال خوب است. مگر می‌شود با انوشیروان روحانی همکاری کنی و یک پرفورمنس ایده‌آل خلق نکنی؟

اصل ماجرا چیست؟

اما به تازگی حواشی نه چندان جالبی درباره اجرا‌های او در سیدنی و لس آنجلس داغ شده. از اعداد عجیبی که بر روی بلیط‌ها نقش بسته که در واقع با یک حساب سرانگشتی کافی‌ست به سود خالص ۴۰۰ هزار دلاری همایون شجریان فقط در یک اجرا برسیم. این عدد از حداقل ۲۰۰۰ تماشاچی او در سالن مشهور اپراهاوس شهر سیدنی به دست می‌آید. در واقع او و تیمش برای یک اجرا مبلغ هنگفتی را به جیب خواهند زد و البته که نوش جانشان، اما شاید قیمت ۳۰۰ دلاری برای هم‌میهنان در سراسر دنیا روا نباشد.

اما درباره اجرای لس آنجلس باید گفت که ابهامات فراتر می‌رود. جایی که به ناگاه وب‌سایت متولی فروش بلیت خبر اتمام ظرفیت را می‌دهد و در صفحه اینستاگرامی همایون، وب‌سایتی دیگر برای خرید بلیت معرفی می‌شود! وب‌سایتی که قیمت‌های همان اجرا را بالاتر برده و بین ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار به مشتریان ارائه می‌دهد!

اما ما فکر می‌کنیم شاید این اتفاق دسیسه‌ای باشد برای همایون و تیم محبوبش، اما خب حق داریم که دچار ابهامات گسترده باشیم. او قافله‌سالار موسیقی ما در این سال‌هاست و امیدواریم که حداقل یک نفر از تیم اجرایی‌اش بیاید و درباره همه این ابهامات شفاف‌سازی کند.

اما کاربران چه گفته‌اند؟

میترا: پول بلیطم را از کنسرت همایون شجریان پس گرفتم. حتما باید تفاوتی بین برخی هنرمندان باشه.

شفق: همچنان بحث روز ایرانیان در آمریکا. کنسرت همایون شجریان. کاش متولیان کنسرت اقلا پاسخگو باشند. بیان و بگن که اینجا چه خبره؟

کیجا: اگه به برخی دوستان بر نمیخوره یه اشاره‌ای به همایون شجریان بکنم! این عزیز موقع کنسرت که می‌شه تو یک ساعت تیکت‌های گرونش سولد آوت می‌شه. کاش می‌فهمیدم چرا این کسی که ندارد نشان از پدر رو حمایت می‌کنید؟

آقا همایون، تو را به خدا بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!

پارسی: من برای همایون بار‌ها پیام گذاشتم که درباره این اتفاقات توضیح بده.

هنرمند تنها: این ما هستیم که باید به هنرمندان بفهمونیم قدرت و احترامشون از مردم میاد پس در مقابل درد مردم بی‌تفاوت نباشن.

سیمین:، اما پیشنهاد می‌کنم مصاحبه همایون شجریان و عادل فردوسی پور رو ببینید، خیلی چیز‌ها دستتون میاد احتمالا.

هرمز: خیلی روی قشر خواننده و بازیگر حساب باز می‌کنید، خواننده که اولا برای دل خوش می‌خونه و مردم هم پول می‌دن صداش رو بشنون. البته کل دنیا همین هست وقتی یکی تو چشم میاد ازش انتظارات انسان‌های بزرگ منش رو دارن، یک آدم عادیه دیگه.

پدر: آخه چرا از همه توقع یکسان دارید. همایون ادعایی هم نداره این که برخی قصد تخریبش رو دارند اصلا درست نیست!

منبع: سایت برترینها